loading...
mp3down
mp3down بازدید : 45 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

شکار
دستگاه طراحی ناخن پیشرفته

رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت دلایل اجباری نشدن آزمایش HIV پیش از خدمت سربازی و ازدواج را تشریح کرد.
 
عباس صداقت ، در رابطه با اجباری نشدن آزمایش HIV در کشور اظهار داشت: آزمایش اجباری در این زمینه هیچ جای دنیا توصیه نشده چرا که در این صورت باید قبل از استخدام، خدمت سربازی، مهاجرت، ازدواج، شروع به تحصیل و ... انجام شود، ضمن اینکه این مسئله کمکی به کنترل ایدز در کشور نمی کند.

وی افزود: ابتلا به ایدز به طور مستقیم مرتبط با رفتارهای پرخطر بوده لذا افراد در هر شرایطی که مبادرت به رفتارهای پر خطر کرده باشند امکان ابتلا به ویروس ایدز در آن وجود دارد و به طور کلی غربالگری بیماری ها بیشتر در رابطه با بیماری های ژنتیکی انجام می شود.

رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت با اشاره به اینکه غربالگری بیماری ایدز در هر شرایطی رد شده است، تصریح کرد: به لحاظ فنی و اقتصادی در هیچ جای دنیا آزمایش اجباری HIV انجام نمی گیرد چرا که این مسئله باعث اتلاف منابع و انحراف از تصمیم گیری ها می شود و اگر هر فردی مراقب رفتارهای خود نباشد در هر مقطعی ممکن است به این بیماری مبتلا شود.

صداقت ادامه داد: بیماری ایدز دارای یک دوره ای بوده که ممکن است افراد آزمایش دهند ولی نتیجه آزمایش آنها حکایتی از ابتلایشان نداشته باشد، بنابر این آزمایش اجباری ایدز هیچ تأثیری در کنترل ویروس HIV ندارد.

وی خاطر نشان کرد: افرادی که احساس می کنند به دلایل شرایط خاص یا انجام رفتارهای پرخطر احتمال ابتلا به ایدز دارند باید نسبت به آزمایش داوطلبانه در این زمینه اقدام کنند.

رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت در پایان گفت: مراکز مشاوره بیماری های رفتاری زیر نظر دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور فعالیت می کنند. خدمات در این مراکز رایگان بوده و افراد با رفتارهای پرخطر می توانند با مشاوره تلفنی و یا حضوری اطلاعات لازم را کسب کنند و در صورت صلاحدید مشاوران، برای آزمایش رایگان ارجاع می شوند. این مراکز با نام مراکز مشاوره ایدز در سامانه تلفنی 118 ثبت شده اند.

فارس

mp3down بازدید : 38 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

پايه گوشي موبايل
دوربین دید در شب شکاری

ستایش زبان‌فارسی، آن دم که به قربانگاه جامعه می‌رود!
پیشگفتار


«این زبان بهشتی، که محصول ترکیب و امتزاج قدرتمندانه دو زبان پارسی و عربی است، که هر دو، زبان‌های نیرومند و نافذ و استواری هستند، بدون هیچ تردیدی، زیباترین، خوش‌آهنگ‌ترین، عمیق‌ترین، ریشه‌دارترین، زنده‌ترین، پرخون‌ترین، رنگین‌ترین، حسی‌ترین، غنی‌ترین و کارآمدترین زبان دنیاست‌».
نادر ابراهیمی

این سخن نادر ابراهیمی درباره «زبان فارسی» است؛ زبانی که امروز با آن سخن می‌گوییم؛ زبانی که بیش از هزار سال نه تنها وسیله ارتباط میان مردم بوده است، بلکه میراث عظیمی از تفکر و فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی را در ‌قرون متمادی از خود به جای گذاشته است؛ وسیله‌ای شده است برای خلق هنر، برای ایجاد اثری ماندگار که حاصل ترکیب موسیقی و عاطفه و تخیل است؛ خالق شعر که جولانگاه تفکر و اندیشه نوابغ و بزرگان این سرزمین کهن بوده است.

در وصف زبان فارسی می‌توان حرف‌ها زد و صفحه‌ها سیاه کرد؛ اما ستایش آن چه سود وقتی این معبود هستی ما ایرانیان در قربانگاهی به نام جامعه رو به زوال می‌رود؛ می‌گویم «قربانگاه» زیرا این روزها بیش از همیشه شاهد نوشته‌ها و گفته‌هایی در اطراف خود هستیم که برایمان تصویری دردناک را نقش می‌زنند: گویی زبان فارسی را زیر تیغ گیوتین گذاشته‌اند و ذره ذره آن را به نفس‌های آخر نزدیک می‌کنند!

وقتی ‌روی تابلوی تبلیغاتی در خیابان می‌خوانیم: «آگهی تبلیغاتی خود را در روزنامه ... انتخاب و جایزه بگیرید‌». دیگر چطور می‌توان از این دست اشتباهات فاحش ـ آن هم در انظار عمومی ـ را به قربانی شدن تشبیه نکرد؟

گویی این گونه غلط‌نویسی‌ها آنچنان در زمین جامعه فرهنگی ما ریشه دوانیده‌‌اند که هیچ امیدی به قطع علف‌های هرز نیست. وقتی به کسی می‌گویی: «معروف حضور» درست است نه «معرّف حضور»، ابرو در هم  می‌کشد که مگر‌ می‌توان چنین گفت، آن وقت فکر می‌کنند بی‌سوادم... .

براستی ‌در دنیای وارونه‌ای زندگی می‌کنیم و حق و باطل چنان با هم آمیخته شده‌اند که جدایی‌شان ناممکن به نظر می‌رسد؛ اما چه می‌توان کرد؟ سکوت هم جایز نیست، زیرا «اگر در سکوت راه نجاتی بود، مردگان فاتحان جهان بودند‌».

پس باید همچون همیشه از جایی آغاز کرد. تا به کی به جای «چنانکه» بگوییم «چنانچه»، به جای «استادان» بگوییم «اساتید»، به جای «گزارش‌ها» بگوییم «گزارشات»، به جای «علیه» بگوییم «برعلیه» و هزاران به جای دیگر... ؟

اگر از مردم عادی و عامی که هیچ تلاشی در اصلاح زبان روزمره ندارند و برعکس در بطن این جامعه رو به تغییر، خواسته و ناخواسته دست به قتل عام زبان فارسی می‌زنند، بگذریم، به سردمداران دستور زبان و نگارش فارسی نیز امیدی نیست؛ مگر به جنگاوران هم می‌توان امیدی داشت با این جنگ چندین ساله‌ای که بر سر رسم‌‌الخط فارسی به راه انداخته‌اند؟

این جنگ بی‌پایان چه سودی داشته است جز ایجاد تشویش در خط فارسی و سردرگمی نویسندگان فارسی‌زبان که هنوز هم نمی‌دانند بنویسند «دانشکده» یا «دانش‌کده»، «بیشتر» یا «بیش‌تر». فرزندان ما در کتاب‌های درسی مدرسه ‌‌می‌خوانند «کم‌تر» و وقتی وارد دانشگاه می‌شوند در همه کتاب‌هایشان می‌خوانند «کمتر»؛ حال آن که در هر دو صورت یک معنا را دریافت می‌کنند.

این جنگ بی‌پایان جز آن که رسم‌الخط هزار ساله ما را دچار تشتت کند، چه کرده است؟ جز این است که بزرگان ما همچون حافظ  و سعدی و مولانا نوشته‌اند «چیست» حال چگونه می‌توان نوشت «چی‌ست»؟ به حکم دستور زبان گشتاری نوام چامسکی ـ زبان‌شناس آمریکایی فارسی‌ندان ـ چگونه می‌توان پیشینه طولانی خط فارسی را که گنجینه‌ای از شعر و نثر از آن باقی مانده است، بر هم زد؟ حال آن که تغییر در رسم‌الخط در معنای واژگان و جمله‌ها هیچ‌گونه تغییری نخواهد داد و این تقیّد و تصلب جز آن که فارسی‌آموز و فارسی‌زبان را از راه درست زبان دور کند هیچ سودی ندارد.

آیا بهتر نیست به جای آن که خود را مقیّد کنیم به اتصال و انفصال کلمات، به فکر درست‌نویسی و ‌‌درست‌گویی باشیم و روی تابلوی تبلیغاتی بخوانیم: «آگهی تبلیغاتی خود را در روزنامه ... انتخاب کنید و جایزه بگیرید‌».

نکته دیگر که حاصل تجزم و تصلب است، ستیز با واژگان دخیل عربی در فارسی است. امروزه می‌بینیم که گروهی از عرب‌ستیزان و پارسی‌دوستان ِ شیفته وطن و سنت‌های باستانی ایران زمین، بشدت با کلمات عربی در فارسی می‌ستیزند و نه تنها برخی از واژگان عربی را حذف که رسم‌الخط عربی را نیز دستخوش تشویش کرده‌اند؛ چنانکه «مسأله» را می‌نویسند «مسئله» به بهانه فارسی کردن رسم‌الخط، حال آنکه «مسئله» با وجود همزه بر روی پایه «ی» همچنان عربی است و اگر قرار بر فارسی کردن آن باشد باید بنویسیم «مسیله»؛ چنانکه «فائده» را می‌نویسیم «فایده»!

از بین بردن کلمات عربی در فارسی از آن دست تجزماتی است که کم‌کم به زبان غنی فارسی لطمه وارد می‌کند. بی‌آنکه این عرب‌ستیزان بدانند که زبان عربی، زبان پرمایه‌ای است با دایره واژگانی بسیار و بی‌تردید کمک بزرگی به زبان پارسی کرده است. نگارنده این سطور هرگز با حمله اعراب به ایران زمین و از بین رفتن فرهنگ و تفکر ایرانی ـ به ویژه در آن دو قرن سکوت سیاه و فترت‌انگیز ـ نه موافق است و نه از آن دل خوشی دارد اما این همه تجزم را نمی‌پذیرد و نمی‌تواند خدمتی را که زبان غنی عربی به فارسی کرده است نادیده بگیرد.

نادر ابراهیمی باز چه خوب گفته است: «زبان شریف عربی، زبانی است قدرتمند، پرخون، سیال، مستحکم و بسیار پر واژه. زبان پارسی قبل از اسلام، زبانی است لطیف و مهربان؛ اما کم خون، کم واژه و نارسا. در آمیختن این دو زبان، از یک سو پسوندی ـ پیشوندی ـ میان‌وندی شدن و از سوی دیگر به طور وسیع تصریفی و اشتقاقی شدن زبان فارسی را به کوهی رفیع و جلیل تبدیل کرده است‌».

چنانکه در کشورهایی مانند تاجیکستان که به زبان فارسی دری سخن می‌گویند، مردم گاه با کمبود واژه مواجهند اما ما چنین نیستیم و این امر را شاعران و نویسندگانمان طی قرن‌ها اثبات کرده‌اند.

فکر می‌کنید اگر نصرالله منشی به زبان عربی آشنا نبود، آیا اثری به زیبایی و ماندگاری «کلیله و دمنه» خلق می‌شد؟ اصلاً بیایید به این موضوع نگاهی تاریخی داشته باشیم. به جز شاهنامه ـ که من فکر می‌کنم در دوره خودش اثری نادر و حاصل نبوغ فردوسی است و بی‌تردید فراتر از زمان خویش ـ هیچ یک از آثار قرن چهارم و پنجم که هنوز زبان عربی به قدر قرون بعدی در میان ایرانیان آن دوره رواج نداشت، اثری ماندگار و با اصالت نشد. نمی‌توان آثار شاعرانی مانند فرخی، کسایی، عنصری و حتی منوچهری را از جهت ماندگاری و اصالت در زبان و حتی مضمون، با آثار شاعران آشنا به زبان عربی همچون سنایی، عطار، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ مقایسه کرد. بی‌شک آشنایی این بزرگان با زبان عربی یکی از عوامل مهم در خلق آثارشان بوده است.

اگر امروز بخواهیم زبان عربی را از فارسی حذف کنیم و یا واژگان جدید ـ و گاه بی‌مایه و غلط ـ به جای آنها بگذاریم چه بر سر گنجینه شعر و نثر فارسی ما خواهد آمد؟ به این بیت زیبای حافظ توجه کنید:

دل کز طواف کعبه کویت وقوف یافت                             از شوق آن حریم ندارد سر حجاز

اگر 50 سال آینده ـ که بی‌تردید ستاره درخشان غزل حافظ همچنان در آسمان ادب فارسی خواهد درخشید ـ فرزندان ما این بیت را بخوانند و عربی ندانند قطعاً یک کلمه از آن را نخواهند فهمید.

پس به نظر می‌رسد بیش از آن که بر سر واژگان عربی و نیز رسم‌الخط فارسی جنگ بیهوده کنیم بهتر است درست‌نویسی و دستور زبان و نگارش فارسی را خوب بیاموزیم. آنچه امروز موجب نگرانی است نقش‌ رسانه‌های جمعی در ترویج زبان فارسی است، زیرا هر روز شاهد اشتباهات فاحشی از سوی گویندگان و نویسندگان این رسانه‌هاییم.

به نظر می‌آید لزوم آموزش «نگارش و ویرایش» در سطح عمومی از جمله مسائلی است که در سطح جامعه و از سوی مسئولین نادیده گرفته شده است. چه بهتر بود در کنار این همه آموزش‌های رایگان در فرهنگسراها و مکان‌های فرهنگی، اجتماعی ـ از آموزش گلکاری و گلسازی گرفته تا آموزش‌های قبل از ازدواج و آیین همسرداری و... ـ کارگاه‌هایی برای آموزش درست‌نویسی و آموزش دستور زبان و نگارش فارسی ترتیب دهند، شاید که امیدی باشد تا زبان فارسی از این قربانگاه نجات یابد و بیش از این در گزند باد و طوفان نباشد و فردوسی بزرگ افسوس نخورد که چرا هزار سال پیش گفت:

          بسی رنج بردم در این سال سی                            عجم زنده کردم بدین پارسی

* مریم اسدیان، دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی
اتفاقا این استاد ادبیات کهن ما مانند اساتید موسیقی سنتی سخت گیرانه به موضوع نگاه کردند. وگرنه در زبان چیزی به نام درست و غلط وجود ندارد و صرفا آنچه عموم بر آن توافق دارند معیار قرار می گیرد، حتی اگر متفاوت از اصول اولیه باشد و نمونه این موضوع را بسیار در تاریخ می بینیم، کلمات بسیار زیاد عربی و فرانسوی و مغولی که الان به گونه ای متفاوت در فارسی استفاده می شوند و آن را زیبا تر کرده اند و خلاهای موجود را پاک کرده اند.

اتفاقا نباید در مقابل تغییرات زبانی سخت گرفت و به جای آن باید دنبال هدایت بهینه این تغییرات به مسیرهای بهینه شد. مانند همان کاری که در زبان انگلیسی انجام شده، آن ها در 300 سال اخیر کلی از قوانین زبانی خود را تغییر داده اند ولی با این حال به نقطه تعالی بالاتری رسیده اند.

سپاس
وقتی که "دانشجویان دکترای زبان و ادبِ فارسی" اینگونه ابرازِ دیدگاه می کنند و "بر علیهِ" را نادرست ولی "علیه" را درست می دانند دیگر چه چشمداشتی از مردمِ عوام می رود که به گفته ی ایشان هیچ کوششی در بهکردِ زبان نمی کنند؟! متاسفانه جزمگرایان هیچگونه استدلالی را هم قبول ندارند و همچنان بر طبلِ درست و غلط می کوبند. با نوشتنِ "حتا" و "مثلن" به شدت مخالفت می کنند با این توجیه که این واژه ها عربی است و باید به همان شکلِ اصیلِ عربیِ خود نوشته شود، اما هیچ توجیهی ندارند که چرا مثلن بیشمار واژه ای که در عربی مختوم به تای گرد هستند در نوشته های پارسی زبانان با "ت" نوشته می شود و از دیدِ آنان هیچ اشکالی ندارد: ارادت، شفاعت، محبت، کرامت و... .
"برعلیهِ او" را غلط می شمارند چون معنای تحت اللفظیِ آن می شود: " بر بر او او" اما "علیهِ او" را درست می دانند درحالیکه تحت اللفظیِ همان هم می شود: "بر او او"! و همانا نمیبایست مقبولِ آنان بیفتد، لیکن افتاده است!
سره گرایان را بی هیچ دلیلی سرتاپا محکوم می کنند غافل از اینکه چه خدماتِ شایانِ توجهی به پارسی کرده اند و خود نیز از برساخته های آنان استفاده کرده و می کنند.
واژه هایی نظیرِ "پستچی" را که حاصلِ پیوندِ یک واژه ی ناپارسی با یک وندِ ناپارسیِ دیگر است قبول دارند اما در کمالِ ناباوری واژه ای مثلِ "مدرنیت" را که درست از همان الگوی ساختی پیروی می کند خطای فاحش می نامند.
واژه ای چون "نامربوط" یا "اولین" را که حاصلِ پیوندِ یک وندِ پارسی با یک واژه ی عربی هست روا می دارند لیکن "خواهشاً" را که حاصلِ پیوندِ یک وندِ عربی با یک واژه ی پارسی است را تازی-سازی می شمرند و بکلی ناروا! (و بی شمار مثالِ نقضِ دیگر که باربار گفته ایم و گفته اند. بماند که در خانه اگر کس است یک حرف بس است.)
در یک کلام هرچه از گذشته برجای مانده است را دربست می پذیرند و هر تغییرِ امروزین را خطای فاحش به شمار می آورند.
و نهایتِ استدلالشان (!) این است که: جدالِ زبانشناس با ما را پایانی نیست، موسی به کیشش عیسی به کیشش.
بیایید به خاطرِ زبانِ پارسی هم که شده بیدار شویم از این خوابهایِ جزمی، و باور کنیم که این جور درست و غلطهای نامعقول و غیرِ منطقی صرفن پارسیِ عزیزمان را از پویایی و بهبود باز می دارد و نتیجه ای جز تناقض گویی های بسیار، و جز شاهکارِ سراسر تناقضِ "غلط ننویسیم" نخواهد داشت.
با این همه مانیز کاملن باور داریم که درست و غلط در زبان وجود دارد، و "باید" درست نوشتن را آموخت. بر ما نیز بدیهی است که نمی توان "چیزی را انتخاب و جایزه گرفت بلکه باید "انتخاب کرد و جایزه گرفت".
بدرود

mp3down بازدید : 37 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

دوربین دید در شب شکاری
انواع دوربین دید در شب شکاری

قاشق چنگال سفری

قاشق و چنگال و کارد و کنسرو بازکن و دربازکن بطری و .......

rhar ]k'hg ;,ik,vnd

وسیله ای بسیار کم حجم با قابلیت حمل در جیب

توصیه ما بشما خرید ست قاشق چنگال سفری و نگهداری آن در داشبورد خودرو و یا کوله پشتی کوهنوردی میباشد

این وسیله با ارزش معمولا در کمپینگ و سفرهای جاده ای و کوهنوردی و .... و زمانیکه شما سفره سفری پهن میکنید ، همانند یک گمشده که سالها بدنبالش بوده اید ، برایتان سودمند و با ارزش خواهند بود

این ست قاشق چنگال مسافرتی سه قسمتی بوده و هر سه درون کیسه برزنتی مشگی رنگ جای میگیند و درب کیسه برزنتی نیز با چسب دوطرفه البسه باز و بسته میشود

قاشق چنگال سفری

جنس این پکیج سفری و نیز آبکاری روی بدنه بسیار عالی و مرغوب بوده و رنگ خود را از دست نمیدهد

رنگ روی بدنه نیز رنگ کوره ای و مقاوم بدوه و دچار رنگ رفتگی نمیشود

رنگ هر سه قلم قرمز متالیک خوش رنگ میباشد

قاشق چنگال مسافرتی

هم قاشق هم چنگال هم چاقوی میوه خوری و هم دربازکن و هم کنسرو بازکن

قیمت ست کامل قاشق چنگال سفری همه کاره سه تکه

قیمت خرید این ست سفری اصل 185000 ریال میباشد

خرید قاشق چنگال سفری

mp3down بازدید : 49 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

فروشگاه لوازم ماهیگیری
چراغ قوه پلیسی شارژی

سهیل اسکندری، معاون فنی اداره کل نظارت و ارزیابی فرآورده‌های خوراکی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو گفت: تمامی اقلام وارداتی مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی فرآینده شده و مواد اولیه در صورتی که مجوز ورود از اداره کل نظارت بر فرآورده‌های غذایی، آرایشی و بهداشتی را نداشته باشند غیر قابل مصرف انسانی هستند.
وی افزود: از آنجائیکه فرآورده‌های گوشتی نظیر سوسیس و کالباس تاکنون از این اداره کل مجوز ورود دریافت نکرده‌اند، سلامت اینگونه محصولات مورد تایید نیست و قابلیت مصرف انسانی ندارند.

 معاون فنی اداره کل نظارت و ارزیابی فرآورده های خوراکی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو اظهار داشت: مصرف کنندگان باید هنگام خرید و مصرف هرگونه مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی نسبت به مطالعه برچسب محصول اقدام و در صورتیکه فاقد مجوز ورود و یا ساخت می‌باشد ضمن عدم مصرف کالای مربوطه، موضوع را به معاونت‌های غذا و دارو سراسر کشور و یا روابط عمومی سازمان غذا و دارو اطلاع دهند.

معاون فنی اداره کل نظارت و ارزیابی فرآورده‌های خوراکی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو در ادامه خاطر نشان کرد: گزارش بازرسی اداره کل نظارت بر مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی حاکی از آن است که از مبادی غیرقانونی فرآورده‌های گوشتی نظیر سوسیس و کالباس از مبدا ترکیه، هلند و برخی کشورها وارد شده‌اند که به دلیل شبه شرعی و بهداشتی غیر قابل مصرف بوده و این اداره کل هماهنگی لازم را با معاونت بهداشتی جهت جمع آوری محصولات غیر مجاز و برخورد با متخلف به عمل خواهد آورد.










هم اندیشی

mp3down بازدید : 44 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

دستگاه طرح ناخن
قیمت تی شرت لاغری

کورش کبیر را در روزی که به این نام خوانده شده، بشناسیم دوران خردسالی کورش کبیر را هاله ای از افسانه ها در برگرفته است. افسانه هایی که گاه چندان سر به ناسازگاری برآورده اند که تحقیق در راستی و ناراستی جزئیات آنها ناممکن می نماید. لیکن خوشبختانه در کلیات، ناهمگونی روایات بدین مقدار نیست.



از طالع مسعود کورش کبیر و از آنجا که خداوند اراده ی خود را بالا تر از همه ی اراده های دیگر قرار داده، زن میتراداتس در غیاب او پسری می زاید که مرده به دنیا می آید و هنگامی که میتراداتس به خانه می رسد و ماجرا را برای زنش باز می گوید، زن و شوهر که هر دو دل به مهر این کودک زیبا بسته بودند، تصمیم می گیرند کورش را به جای فرزند خود بزرگ کنند. میتراداتس لباس های کورش را به تن کودک مرده ی خود می کند و او را، بدانسان که هارپاگ دستور داده بود، در بیابان رها می کند.

کورش کبیر تا ده سالگی در دامن مادرخوانده ی خود پرورش می یابد. هرودوت دوران کودکی کورش را اینچنین وصف می کند : « کورش کودکی بود زبر و زرنگ و باهوش،‌ و هر وقت سؤالی از او می کردند با فراست و حضور ذهن کامل فوراً جواب می داد. در او نیز همچون همه ی کودکانی که به سرعت رشد می کنند و با این وصف احساس می شود که کم سن هستند حالتی از بچگی درک می شد که با وجود هوش و ذکاوت غیر عادی او از کمی سن و سالش حکایت می کرد. بر این مبنا در طرز صحبت کورش نه تنها نشانی از خودبینی و کبر و غرور دیده نمی شد بلکه کلامش حاکی از نوعی سادگی و بی آلایشی و مهر و محبت بود.

بدین جهت همه بیشتر دوست داشتند کورش کبیر را در صحبت و در گفتگو ببینند تا در سکوت و خاموشی. از وقتی که با گذشت زمان کم کم قد کشید و به سن بلوغ نزدیک شد در صحبت بیشتر رعایت اختصار می کرد،‌ و به لحنی آرامتر و موقرتر حرف می زد. کم کم چندان محجوب و مؤدب شد که وقتی خویشتن را در حضور اشخاص بزرگسالتر از خود می یافت سرخ می شد و آن جوش و خروشی که بچه ها را وا می دارد تا به پر و پای همه بپیچند و بگزند در او آن حدت و شدت خود را از دست می داد.

 کورش کبیر در واقع به هنگام تمرین های ورزشی، از قبیل سوارکاری و تیراندازی و غیره، که جوانان هم سن و سال اغلب با هم رقابت می کنند، او برای آنکه رقیبان خود را ناراحت و عصبی نکند آن مسابقه هایی را انتخاب نمی کرد که می دانست در آنها از ایشان قوی تر است و حتماً برنده خواهد شد.
کورش وقتی هم مغلوب می شد نخستین کسی بود که به خود می خندید. از آنجا که شکست های کورش در مسابقات وی را از تمرین و تلاش در آن بازیها دلزده و نومید نمی کرد، و برعکس با سماجت تمام می کوشید تا در دفعه ی بعد در آن بهتر کامیاب شود.

کورش کبیر پس از نخستین فتح بزرگ خویش، نخستین جوانمردی بزرگ و گذشت تاریخی خود را نیز به نمایش گذاشت. استیاگ – همان کسی که از آغاز تولد کورش همواره به دنبال کشتن وی بوده است ـ پس از شکست و خلع قدرتش نه تنها به هلاکت نرسید و رفتارهای رایجی که درآن زمان سرداران پیروز با پادشاهان مغلوب می کردند در مورد او اعمال نشد، که به فرمان کورش توانست تا پایان عمر در آسایش و امنیت کامل زندگی کند و در تمام این مدت مورد محبت و احترام کورش بود. بعدها با ازدواج کورش و آمیتیس ( دختر استیاگ و خاله ی کورش ) ارتباط میان کورش و استیاگ و به تبع آن ارتباط میان پارسیان و مادها، نزدیک تر و صمیمی تر از گذشته شد. ( گفتنی است چنین ازدواجهای درون خانوادگی در دوران باستان – بویژه در خانواده های سلطنتی – بسیار معمول بوده است). پس از نبردی که امپراتوری ماد را منقرض ساخت، در حدود سال ٥٤٧ ( ق.م )، کورش به خود لقب پادشاه پارسیان داد و شهر پاسارگاد را برای یادبود این پیروزی بزرگ و برگزاری جشن و سرور پیروزمندانه ی قوم پارس بنا نهاد.

و اما منشور کورش کبیر


در مورد آنچه کورش پس از فتح بابل انجام داده است، سند ی به دست آمده که به استوانه ی کورش معروف است. استوانه ی کورش کبیر در خرابه های بابل پیدا شده و اصل آن در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود. این استوانه را باستانشناسی به نام هرمزد « رسام » در سال ۱۸۷۹ میلادی پیدا کرده است. بخش بزرگی از این استوانه اینک از بین رفته است ولی بخشی از آن که سالم مانده است سندی مهم و تاریخی است مبنی بر رفتار جوانمردانه ی کورش کبیر با مردم شهر تسخیر شده ی بابل و نیز یهودیانی که در اسارت آنان بودند. گوینده ی خط های آغازین این نوشته نامعلوم است ولی از خط بیست به بعد را کورش کبیر گفته است.



و اینک متن استوانه

۱) « کورش» شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانا، شاه بابل، شاه سومر و اکد.

٢) شاه نواحی جهان.

۳) چهار[ ...... ] من هستم [ ...... ] به جای بزرگی، ناتوانی برای پادشاهی کشورش معین شده بود.

۴) نبونید تندیس های کهن خدایان را از میان برد [ ...... ] و شبیه آنان را به جای آنان گذاشت.

۵) شبیه تندیسی از ( پرستشگاه ) ازاگیلا ساخت [ ...... ] برای « اور» و دیگر شهرها.

۶) آیین پرستشی که بر آنان ناروا بود [ ...... ] هر روز ستیزه گری می جست. همچنین با خصمانه ترین روش.

۷) قربانی روزانه را حذف کرد [ ...... ] او قوانین ناروایی در شهرها وضع کرد و ستایش مردوک، شاه خدایان را به کلی به فراموشی سپرد.

۸) او همواره به شهر وی بدی می کرد. هر روز به مردم خود آزار می رسانید. با اسارت، بدون ملایمت همه را به نیستی کشاند.

۹) بر اثر دادخواهی آنان « الیل » خدا ( مردوک ) خشمگین گشت و او مرزهایشان. خدایانی که در میانشان زندگی می کردند ماوایشان را راه کردند.

۱۰) او ( مردوک ) در خشم خویش، آنها را به بابل آورد، مردم به مردوک چنین گفتند : بشود که توجه وی به همه ی مردم که خانه هایشان ویران شده معطوف گردد.

۱۱) مردم سومر و اکد که شبیه مردگان شده بودند، او توجه خود را به آنان معطوف کرد. این موجب همدردی او شد، او به همه ی سرزمین ها نگریست.

۱٢) آنگاه وی جستجوکنان فرمانروای دادگری یافت، کسی که آرزو شده، کسی که وی دستش را گرفت. کورش پادشاه شهر انشان. پس نام او را بر زبان آورد، نامش را به عنوان فرمانروای سراسر جهان ذکر کرد.

۱۳) سرزمین « گوتیان » سراسر اقوام « مانداء» را مردوک در پیش پای او به تعظیم واداشت. مردمان و سپاه سران را که وی به دست او ( کورش ) داده بود.

۱۴) با عدل و داد پذیرفت. مردوک، سرور بزرگ، پشتیبان مردم خویش، کارهای پارسایانه و قلب شریف او را با شادی نگریست.

۱۵) به سوی بابل، شهر خویش، فرمان پیش روی داد و او را واداشت تا راه بابل در پیش گیرد. همچون یک دوست و یار در کنارش او را همراهی کرد.

۱۶) سپاه بی کرانش که شمار آن چون آب رود برشمردنی نبود با سلاح های آماده در کنار هم پیش می رفتند.

۱۷) او ( پروردگار) گذاشت تا بی جنگ و کشمکش وارد شهر بابل شود و شهر بابل را از هر نیازی برهاند. او نبونید شاه را که وی را ستایش نمی کرد به دست او ( کورش ) تسلیم کرد.

۱۸) مردم بابل، همگی سراسر سرزمین سومر و اکد، فرمانروایان و حاکمان پیش وی سر تعظیم فرود آوردند و شادمان از پادشاهی وی با چهره های درخشان به پایش بوسه زدند.

۱۹) خداوندگاری ( مردوک ) را که با یاریش مردگان به زندگی بازگشتند، که همگی را از نیاز و رنج به دور داشت به خوبی ستایش کردند و یادش را گرامی داشتند.

٢۰) من کورش هستم، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سرزمین سومر و اکد، شاه چهار گوشه ی جهان.

٢۱) پسر شاه بزرگ کمبوجیه، شاه شهر انشان، نوه ی شاه بزرگ کورش، شاه شهر انشان، نبیره ی شاه بزرگ چیش پیش، شاه انشان.

٢٢) از دودمانی که همیشه از شاهی برخوردار بوده است که فرمانروائیش را « بعل » و « نبو » گرامی می دارند و پادشاهیش را برای خرسندی قلبی شان خواستارند. آنگاه که من با صلح به بابل درآمدم

٢۳) با خرسندی و شادمانی به کاخ فرمانروایان و تخت پادشاهی قدم گذاشتم. آنگاه مردوک سرور بزرگ، قلب بزرگوار مردم بابل را به من منعطف داشت و من هر روز به ستایش او کوشیدم.

٢۴) سپاهیان بی شمار من با صلح به بابل درآمدند. من نگذاشتم در سراسر سرزمین سومر و اکد تهدید کننده ی دیگری پیدا شود.

٢۵) من در بابل و همه ی شهرهایش برای سعادت ساکنان بابل که خانه هایشان مطابق خواست خدایان نبود کوشیدم [ ...... ] مانند یک یوغ که بر آنها روا نبود.

٢۶) من ویرانه هایشان را ترمیم کردم و دشواری های آنان را آسان کردم. مردوک خدای بزرگ از کردار پارسایانه ی من خوشنود گشت.

٢۷) بر من، کورش شاه که او را ستایش کردم و بر کمبوجیه پسر تنی من و همچنین بر همه ی سپاهیان من

٢۸) او عنایت و برکتش را ارزانی داشت، ما با شادمانی ستایش کردیم، مقام والای ( الهی ) او را؛ همه ی پادشاهان بر تخت نشسته

٢۹) از سراسر گوشه و کنار جهان، از دریای زیرین تا دریای زبرین شهرهای مسکون و همه ی پادشاهان « امورو » که در چادرها زندگی می کنند.

۳۰) باج های گران برای من آوردند و به پاهایم در بابل بوسه زدند. از [ ...... ] نینوا، آشور و نیز شوش

۳۱) اکد، اشنونه، زمیان، مه تورنو، در، تا سرزمین گوتیوم شهرهای آن سوی دجله که پرستشگاه هایشان از زمان های قدیم ساخته شده بود.

۳٢) خدایانی که در آنها زندگی می کردند، من آنها را به جایگاه هایشان بازگردانیدم و پرستشگاه های بزرگ برای ابدیت ساختم. من همه ی مردمان را گرد آوردم و آنها را به موطنشان باز گردانیدم.

۳۳) همچنین خدایان سومر و اکد که نبونید آنها را به رغم خشم خدای خدایان ( مردوک ) به بابل آورده بود، فرمان دادم که برای خشنودی مردوک خدای بزرگ

۳۴) در جایشان در منزلگاهی که شادی در آن هست بر پای دارند. بشود که همه ی خدایانی که من به شهرهایشان بازگردانده ام

۳۵) روزانه در پیشگاه « بعل » و « نبو » درازای زندگی مرا خواستار باشند، بشود که سخنان برکت آمیز برایم بیایند، بشود که آنان به مردوک سرور من بگویند : کورش شاه ستایشگر توست و کمبوجیه پسرش

۳۶) بشود که روزهای [ ...... ] من همه ی آنها را در جای با آرامش سکونت دادم.

۳۷) [ ...... ] برای قربانی، اردکان و فربه کبوتران.

۳۸) [ ...... ] محل سکونتشان را مستحکم گردانیدم.

۳۹) [ ...... ] و محل کارش را.

۴۰) [ ...... ] بابل.

۴۱) [ ...... ] ۴٢) [ ...... ] ۴۳) [ ...... ] ۴۴) [ ...... ] ۴۵) [ ...... ] تا ابدیت .

 
مرگ کورش نیز چون تولدش به تاریخ تعلق ندارد. هیچ روایت قابل اعتمادی که از چگونگی مرگ کورش سخن گفته باشد در دست نداریم و لیکن از شواهد چنین پیداست که کورش در اواخر عمر برای آرام کردن نواحی شرقی کشور که در جریان فتوحاتی که کورش در مغرب زمین داشت ناآرام شده بودند و هدف تهاجم همسایگان شرقی قرار گرفته بودند به آن مناطق رفته است و شش سال در شرق جنگیده است. بسیاری از مورخین، علت مرگ کورش را کشته شدنش در جنگی که با قبیله ی ماساژتها ( یا به قولی سکاها ) کرده است دانسته اند.


سرنوشت جسد کورش در سرزمین سکاها خود بحثی دیگر دارد. بر اثر حمله ی کمبوجیه به مصر و قتل او در راه مصر، اوضاع پایتخت پریشان شد تا داریوش روی کار آمد و با شورش های داخلی جنگید و همه ی شهرهای مهم یعنی بابل و همدان و پارس و ولایات شمالی و غربی و مصر را آرام کرد. روایتی بس موثر هست که پس از بیست سال که از مرگ کورش می گذشت به فرمان داریوش، جنازه ی کورش را بدینگونه به پارس نقل کردند.

شش ساعت قبل از ورود جنازه به شهر پرسپولیس ( تخت جمشید )، داریوش با درباریان تا بیرون شهر به استقبال جنازه کورش رفتند و جنازه را آوردند. نوزاندگان در پیشاپیش مشایعین جنازه، آهنگهای غم انگیزی می نواختند، پشت سر آنان پیلان و شتران سپاه و سپس سه هزارتن از سربازان بدون سلاح راه می پیمودند، در این جمع سرداران پیری که در جنگهای کورش شرکت داشته بودند نیز حرکت می کردند. پشت سر آنان گردونه ی باشکوه سلطنتی کورش که دارای چهار مال بند بود و هشت اسب سپید با دهانه یراق طلا بدان بسته بودند پیش می آمدند.

جسد بر روی این ردونه قرار داشت. محافظان جسد و قراولان خاصه بر گرد جنازه حرکت می کردند. سرودهای خاص خورشید و بهرام می خواندند و هر چند قدم یک بار می ایستادند و بخور می سوزاندند. تابوت طلائی در وسط گردونه قرار داشت. تاج شاهنشاهی بر روی تابوت می درخشید، خروسی بر بالای گردونه پر و بال زنان قرار داده شده بود – این علامت مخصوص و شعار نیروهای جنگی کورش بوده است. پس از آن سپهسالار بر گردونه جنگی ( رتهه ) سوار بود و درفش خاص کورش را در دست داشت. بعد از آن اشیا و اثاثیه ی زرین و نفایس و ذخایری که مخصوص کورش بود – یک تاک از زر و مقداری ظروف و جامه های زرین – حرکت می دادند.

همین که نزدیک شهر رسیدند داریوش ایستاد و مشایعین را امر به توقف داد و خود با چهره ای اندوهناک،‌ آرام بر فراز گردونه رفت و بر تابوت بوسه زد ؛ همه ی حاضران خاموش بودند و نفس ها حبس گردیده بود. به فرمان داریوش دروازه های قصر شاهی ( تخت جمشید ) را گشودند و جنازه را به قصر خاص بردند. تا سه شبانه روز مردم با احترام از برابر پیکر کورش می گذشتند و تاجهای گل نثار می کردند و موبدان سرودهای مذهبی می خواندند.

روز سوم که اشعه ی زرین آفتاب بر برج و باروهای کاخ باعظمت هخامنشی تابید، با همان تشریفات جنازه را به طرف پاسارگاد – شهری که مورد علاقه ی خاص کورش بود - حرکت دادند. بسیاری از مردم دهات و قبایل پارسی برای شرکت در این مراسم سوگواری بر سر راهها آمده بودند و گل و عود نثار می کردند.

در کنار رودخانه ی کورش ( کر) مرغزاری مصفا و خرم بود. در میان شاخه های درختان سبز و خرم آن بنای چهار گوشی ساخته بودند که دیوارهای آن از سنگ بود.

هنگامی که پیکر کورش به خاک می سپردند، پیران سالخورده و جوانان دلیر، یکصدا به عزای سردار خود پرداختند. در دخمه مسدود شد، ولی هنوز چشمها بدان دوخته بود و کسی از فرط اندوه به خود نمی آمد که از آن جا دیده بردوزد. به اصرار داریوش، مشایعین پس از اجرای مراسم مذهبی همگی بازگشتند و تنها چند موبد برای اجرای مراسم مذهبی باقی ماندند.

چرا کورش کبير ذوالقرنين است؟


يکتاپرستي، نيکوکرداري، رأفت و انسان دوستي از صفات گفته شده ذوالقرنين در کتاب آسماني مسلمانان است.

بنا بر فرموده قرآن مجيد، بود و نسبت به رعيت عطوفت داشت و هنگام کشورگشايي و غلبه قتل و کينه ورزي را اجازه نمي داد. از اين روي، هنگامي که بر قومي در غرب چيره شد، پنداشتند، اوهم مانند ديگر کشورگشايان خونريزي آغاز خواهد کرد، ولي او بدين کار دست نبرد، بلکه به آنان گفت: هيچ گونه بيمي پاکان شما در دل راه ندهند و هر يک از شما که عملي نيکو کند، پاداش آن را خواهد ديد.

با آن که آن قوم بي ياور و دادرسي در چنگال قدرت او بودند، با ايشان شفقت کرد و به دادگري و نيکوکاري دل آنان را به دست آورد.

بر پايه شواهد انکارناپذير تاريخي، همگي اين ويژگي ها بر کورش هخامنشي منطبق است که نمونه بارز خوي انساني و رأفت و مداراي کورش را در رفتار او با مردم بابل پس از فتح اين سرزمين، در تاريخ مي بينيم.

با اين حال، برخي تلاش مي کنند چنگيز و آتيلا و يا اسکندر مقدوني را ذوالقرنين معرفي نمايند، در حالي که هيچ يک از صفات آمده در قرآن مجيد بر اين جهانگشايان ظالم خونريز قابل انطباق نيست.

از ديگر نکاتي که شاهدي بر ذوالقرنين بودن کورش کبير است مي توان به اين نکته اشاره کرد که در قرآن مجيد آمده ذوالقرنين در آغاز فرمانروايي خود، به منطقه اي که آفتاب غروب مي کند، حمله کرده و پيروزي‌هاي بزرگي به دست آورده است. سپس به سوي شرق شتافت و در آن سامان، هم به پيروزي دست يافت و پس از آن، به مکاني رفت که آفتاب از آن طلوع مي کرد؛ يعني شرق و آنان پوششي براي محافظت خود نداشتند.

يکي ديگر از مشخصات ذوالقرنين در قرآن، عزيمت او به مناطق شمالي و رويارويي با قوم يأجوج و مأجوج بوده است و علاوه بر اين، ايجاد سد يأجوج و مأجوج که در ساخت آن از آهن استفاده شده نيز در قرآن به ذوالقرنين نسبت داده شده است. جالب اين که در تورات هم به ساختن سدي از جنس آهن اشاره شده است؛ آنجا که از قول کورش خطاب به خداوند يکتا مي گويد: «من اي کورش، پيش روي تو خواهم خراميد ... جاي ناهموار را برايت هموار مي کنم، درهاي برنجين را مي شکنم، پشت بندهاي اهنين را خواهم بريد.

چه کساني کورش را ذوالقرنين مي دانند؟


چند تن از بزرگاني که بر يکي بودن ذوالقرنين قرآن و مسيح عهد عتيق با کورش هخامنشي گواهي داده‌اند، که از آن ها مي توان به مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزير فرهنگ هند در زمان گاندي در تفسيرالبيان، ترجمه تفسير سوره کهف از باستاني پاريزي، علامه طباطبايي در تفسير الميزان،-آيت‌الله العظمي ناصر مکارم شيرازي و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسير نمونه (مانند قرائتي، امامي، آشتياني، حسني، شجاعي، عبدالهي و محمدي)، تابنده گنابادي در کتاب سه داستان عرفاني از قرآن، آيت الله مير محمد کريم علوي در تفسير کشف الحقايق (با ترجمه عبدالمجيد صادق نوبري )، حجت الاسلام سيد نورالدين ابطحي در کتاب ايرانيان در قرآن و روايات،دکتر علي شريعتي در کتاب بازشناسي هويت ايراني اسلامي،صدر بلاغي در قصص قرآن،جلال رفيع در کتاب بهشت شداد،منوچهر خدايار در کتاب کورش در اديان آسياي غربي، قاسم آذيني فر در کتاب کورش پيام آور بزرگ، دکتر فريدون بدره‌اي در کتاب کورش در قرآن و عهد عتيق، محمد کاظم توانگر زمين در کتاب ذوالقرنين و کورش، آيت الله سيد محمد فقيه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماينده مجلس خبرگان دوم، استاد محيط طباطبايي، حجه الاسلام شهيد هاشمي نژاد و احمدخان بنيان‌گذار دانشگاه اسلامي عليگر هند نام برد.

گروه وبگردی سایت «تابناک با تو»
منبع: میراث آریا، آفتاب
کسی به نام کوروش در ایران زندگی نمیکرده است و این نامی است که هرودوت بر فریدون نهاده. مقبره ای که به نام کوروش است مقبره فریدون فرخنده است. اسمی را از تاریخ بیگانگان که برای ما نوشتند نگیرید و به نام اصیل آنها مستند به شاهنامه سخن بگویید.
وعده منوچهر نوه فریدون به پسر خود در بستر مرگ:
کنون نو شود در جهان داوری / چو موسی بیاید به پیغمبری/ بدو بگرو آن دین یزدان بود / نگه کن ز سر تا چه پیمان بود
باسلام /این مطلب که در المیزان و برخی تفاسیر دیگر ذوالقرنین رابا کوروش تطبیق داده شده، بعنوان دلیل صحیح نمی باشد.تحقیقات جدید این مطلب را رد می کند و شواهدی عکس این را نشان می دهد. گرچه برخی امور درباره کوروش صحیح است ،‌اما برجسته کردن او بویژه در زمان رضاشاه به علت مقابله با اسلام درجهت اسطوره سازی بوده است و بسیاری از نقلها در مورد وی مشکل دارد.

mp3down بازدید : 34 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

روغن شتر مرغ روجا
پرژکتور ال اي دي

 عزاداری محرم در عصر قاجار + تصاویرمراسم‌های عزاداری در محرم یکی از سنت‌های مورد توجه شاهان قاجار به شمار می رفت و آنها از این فرصت برای نشان داد پایبندی خود به شرع و ارادتشان به اهل بیت(ع) استفاده می کردند.
ناصرالدین شاه که سخت خود را شیفته معصومین و به ویژه امام حسین(ع) نشان می داد شاید بیش از دیگر شاهان قاجار خود را پایبند به عزاداری عاشورا می دانست. او در طول دوران سلطنت خود با ساخت تکیه دولت که گفته می شود بر اساس ساختمان "رویال البرت هال" در لندن طراحی شده بود هر شب مراسم روضه خوانی و سوگواری برگزار می کرد. در این میان مورخان علاقه زیاد شاه به اجرای نمایش تعزیه را دلیلی بر بنای تکیه دولت در دوره او می دانند.  
گفته می شود مراسم ویژه عزاداری در تکیه دولت از روز اول محرم و با حضور ده‌ها روضه‌خوان که برای گرم کردن مجلس یکی پس از دیگری به منبر می‌رفتند آغاز می شد و آنان اشعاری در رثای سیدالشهدا(ع) با صدایی خوش قرائت می کردند و در ادامه با حضور ناصرالدین شاه مراسم تعزیه خوانی آغاز می شد و تعزیه خوان ها در سکوی مرکزی تکیه به نقل و اجرای مصیبت عاشورا می‌پرداختند.
در کنار مراسم رسمی ای که شاه هر ساله برگزار می کرد آئین ها و سنت های ویژه دیگری نیز وجود داشت که مردم پایبند به انجام آن بودند که نذر کردن از مهمترین آنها بود. نقل است در آن روزها کسانی که توانایی اطعام نداشتند هم با ریختن مشتی برنج در پلوی نذری یا تکه گوشتی در خورش، در نذر شریک می‌شدند. حتی پخش لباس سیاه بین فقرایی که توانایی تهیه لباس عزا را نداشتند نیز یکی دیگر نذرهای رایج در تهران قدیم بود.
از رسوم دیگر عزاداری محرم مراسم قمه زنی بود که در روز عاشورا انجام می گرفت و عزاداران کفن پوش در دسته جات چند نفره اقدام به قمه زنی می کردند؛ در این میان رسومی مانند زخم زنی، سنگ زنی قفل آجین و شمع آجین کردن بدن وجود داشت که اکنون منسوخ شده است و سال‌های جز نامی از آن برجای نمانده است. عزادارن برای قفل آجین کردن، بدن خود را سوراخ کرده و به آن قفل می زدند که عملی بسیار دردناک بوده و گاه به عفونت و بیماری فرد منجر می شد.

mp3down بازدید : 52 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

نورافکن شکار
خرید چوب ماهیگیری

بازی های جالب کودکان باهوش کشف طبیعت یکی از فعالیت های بدون هزینه است که می تواند برای کودکان پرهوش جالب باشد. گردش در طبیعت راه آسانی برای کشف رازها و رمزهای آن است.


1. در طبیعت گردش کنید و گیاهان را بررسی کنید


کشف طبیعت یکی از فعالیت های بدون هزینه است که می تواند برای کودکان پرهوش جالب باشد. گردش در طبیعت راه آسانی برای کشف رازها و رمزهای آن است. در حالی که با کودک قدم می زنید درباره انواع مختلف گل هایی که دیده اید، صحبت کنید.

از کودک سوال کنید. برای مثال؛ چرا گل ها رنگ های گوناگونی دارند؟ گلبرگ گل های مختلف چگونه است؟ چرا گلبرگ گل ها با هم فرق دارند؟ گل ها چه شباهتی باهم دارند؟ تفاوت گل ها در چیست؟

این کار را در مورد انواع مختلف گیاهان انجام دهید. مثلا در برگ ها  و پوسته درختان را مقایسه کنید. اگر خودتان در این خصوص اطلاعات کافی ندارید، بهتر است به یک کتابخانه مراجعه کنید تا پاسخ این سوالات را پیدا کنید.


2. مورچه های حیاط را بررسی کنید.


اگر کودک شما نسبت به زندگی مورچه ها علاقه نشان نمی دهد، می توانید همراه او به حیاط بروید و حشرات مختلفی را که آنجا زندگی می کنند به کودک جستجو کنید. برای پیدا کردن این حشرات باید هوا، زمین و حتی زیرزمین یا زیر سنگ ها و روی گیاهان را وارسی کنید.

از کودک بخواهید مورچه ها را با یکدیگر مقایسه کند. برای مثال؛ حشراتی که پرواز می کنند چگونه هستند؟ حشرات مختلف چه تفاوت هایی دارند؟ به پرسیدن سوال ادامه بدهید. حشراتی که زیر زمین زندگی می کنند چگونه هستند؟

 تفاوت این حشرات با حشراتی که روی زمین زندگی می کنند، چیست؟ حشراتی که روی درخت ها یا گیاهان دیگر زندگی می کنند، چه خصوصیاتی دارند و چرا با انواع دیگر متفاوت است؟ این حشرات چگونه خانه هایشان را در طبیعت می سازند.
 
3. با یخ آزمایش کنید.


همه چیزی که برای این فعالیت نیاز دارید، دو قطعه یخ است. یکی از یخ ها را در آفتاب بگذارید و قطعه دیگر را در سایه قرار دهید. از کودک بخواهید به یخ ها دقت کند و ببیند کدام یک زودتر آب می شوند.

برای کودکان بزرگتر از تعداد بیشتری یخ استفاده کنید و آنها را روی سطوح مختلف قرار دهید. یکی از یخ ها را در معرض آفتاب غیرمستقیم قرار دهید، یکی را روی چمن ها بگذارید و یکی را مستقیما زیر آفتاب بگذارید. اگر دوست دارید می توانید خلاقیت بیشتری به خرج دهید و از سطوح دیگر هم استفاده کنید.

4. موسیقی طبیعی بسازید.


برای کودکانی که به موسیقی علاقه دارند، می توانید نوعی ابزار موسیقی بسازید که کودک بتواند آن را با کنترل جریان آب شلنگ حیاط بنوازد.

انواع وسایلی را جمع آوری کنید که امکان اسپری کردن آب روی آنها وجود داشته باشد، مثلا می توانید از قوطی های خالی، قالب شیرینی، کاسه های پلاستیکی یا فلزی ویا هر چیز دیگری که شکستنی نیست و آب به آن آسیبی نمی رساند، استفاده کنید.

وسایل جمع آوری شده را در یک خط و کنار هم کنار دیوار یا در باغچه قرار دهید، ترجیحا بهتر است آنها را با یک طناب به هم وصل کنید تا وقتی به آنها آب می پاشید به این طرف و آن طرف پرتاب نشوند. کودکان با ضربه به اشیا مختلف و با تغییر نوع پاشیدن آب به آنها، نت های مختلفی را می نوازند.
 

5. عکاسی یا نقاشی کنید.

برای کودکان هنرمند، ابزار و وسایل ساده هنری تهیه کنید تا بتوانند با استفاده از آنها هر چیزی را در طبیعت می بینند، نقاشی کنند. کاغذ ساده و مداد یا گچ رنگی برای شروع مناسب هستند.

بهتر است ابزاری که برای کودک تهیه می کنید متناسب با میزان علاقه، توانایی و استعداد کودک باشد. کودکانی که توانایی و علاقه بیشتری در این زمنیه دارند احتمالا به آب رنگ و کاغذ بهتر برای کار کردن نیاز خواهند داشت.

 شما می توانید بسته های ساده مخصوص نقاشی کودکان را از کتاب فروشی ها و ابزار حرفه ای تر را از فروشگاه های هنری تهیه کنید.

کودکانی که عکاسی را ترجیح می دهند می توانند از دوربین هایی که در دسترس دارید، استفاده کنند. اگر امکان خرید دوربین عکاسی دیجیتال ساده ارزان قیمت را دارید، بهتر است آن را برای کودک تهیه کنید.
جام نیوز

mp3down بازدید : 35 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

تست کور رنگي چشم
نورافکن led

قائم مقام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اعلام اینکه شاخص کیفیت هوای تهران روز گذشته با میانگین ۱۴۶ واحد در مرز ناسالم برای تمام گروه‌ها قرار گرفت، گفت: در حال حاضر ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون، بیشترین سهم را در آلودگی هوای تهران دارد.

مهندس حسین شهیدزاده افزود: سه منشاء آلودگی هوای تهران و ذرات معلق هوا، خودروهای کاربراتوری، خودروهای گازوئیلی فاقد فیلتر دوده و موتورسیکلت‌های بنزینی هستند.

وی با تأکید بر اینکه سهم خودروها در آلودگی هوای تهران ۸۲ درصد است، در خصوص طرح LEZ نیز گفت: کسی با اصل طرح کاهش مشکل ندارد، چرا که این طرح به جای این که خودروها را بر اساس زوج و فرد بودن پلاک آنها به دو بخش تقسیم کند، خودروها را بر مبنای میزان آلودگی که تولید می کنند، طبقه بندی می‌کند.

تنها ۱۰ درصد خودروهای تهران گواهی معاینه فنی دارند
قائم مقام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اشاره به این که چنانچه ۱۰ درصد خودروهای آلاینده و فرسوده از مجموع خودروهای تهران از چرخه خارج شوند، بالغ بر ۴۸ درصد آلودگی هوای ناشی از تردد خودروها در تهران از بین خواهد رفت، اظهار کرد: به جای جلوگیری از ورود روزانه ۵۰ درصد خودروها به محدوده زوج و فرد، می‌توانیم با ممانعت از ورود تنها ۱۰ درصد خودروها به این محدوده، همان تأثیر را بر کاهش، آلودگی هوا داشته باشیم.

شهیدزاده با بیان این که در سه روز پایانی هفته گذشته، به تدریج آلودگی هوای تهران از وضعیت پاک وارد وضعیت ناسالم شد، تصریح کرد: اینورژن یا وارونگی دما، باعث شد تا آلودگی هوا در تهران باقی بماند و خارج نشود و بخت و اقبال یارمان بود که تشدید آلودگی هوا با دو روز پایانی هفته گذشته یعنی روزهای پنجشنبه و جمعه که ترددها در شهر کاهش می‌یابد، مصادف شد.

وی با تأکید بر این که تنها ۱۰ درصد خودروهای تهران گواهی معاینه دریافت کرده‌اند، اضافه کرد: در صورت اجرای طرح کاهش، ۱۰۰ درصد خودروهای تهران، می‌بایست نسبت به دریافت گواهی معاینه فنی اقدام کنند که در این صورت، می‌توان انتظار داشت که پس از گذشت چهار پنج ماه از اجرای طرح کاهش، آلودگی هوای تهران به میزان محسوسی کاهش پیدا کند.

شهر ری و شکوفه آلوده ترین نقاط تهران

شهیدزاده با اعلام اینکه راننده ای که موتور خودروی آلاینده و فرسوده خودروی خود را روشن می‌کند، به منزله تیری است که به قلب خود و خانواده‌اش شلیک می‌کند، تصریح کرد: قسمت اعظم آلودگی هوای تهران، ناشی از وسایل حمل و نقل موتوری است.

قائم مقام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با استناد به قانون خاطرنشان کرد: بر اساس قانون، خودرویی که به سن فرسودگی رسیده و خودروی فرسوده محسوب می ‌شود و نیز خودرویی که فاقد گواهی معاینه فنی است، حق تردد در شهر را ندارد و نباید به این گونه خودروها اجازه حرکت داده شود.

بر اساس گزارش روابط عمومی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، وی افزود: در حال حاضر (ساعت ۱۱ صبح روز یک شنبه ۱۷ آبان)، شاخص میانگین کیفیت هوای تهران ۱۴۶ واحد است و روز جمعه گذشته که میانگین شاخص کیفیت هوای تهران ۱۳۲ واحد بود، به ترتیب شهر ری در جنوب تهران با میانگین ۱۶۷ واحد و محله شکوفه در شرق تهران با میانگین ۱۶۲ واحد، آلوده ترین هوا را بین نقاط مختلف پایتخت تجربه کردند.

ایسنا

mp3down بازدید : 56 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

گن مردانه
فروش کمپرسور باد کوچک

یک مرد چینی مبتلا به سرطان خون به علت عدم توانایی در پرداخت هزینه های بیمارستان در یک اقدام وحشتناک خودش را زنده زنده روی زغال سنگ سرخ نمود تا با این روش عجیب از شر سلولهای سرطانی رهایی یابد.

بروک جیا بینهوئی 25 ساله که از بیماری لوسمی یا سرطان خون رنج می برد برای رهایی از سلولهای سرطانی خود را کباب کرد ! او قبلا در سخنانی شنیده بود که در 42 درجه سیلیسیوس سلولهای سرطانی بدن از بین می روند به همین خاطر تصمیم گرفت بدین روش از شر سرطان رهایی یابد.بدین منظور کپه ای از زغال سنگ اماده نمود و انها را اتش زده و خودش را بر فراز اتش قرار داد !

بینهوئی ساکن شهرستان یونلونگ از توابع استان یوننان چین است.او در سال 2013 به بیماری سرطان خون مبتلا شد و توسط کمکهای مردمی مورد پیوند استخوان قرار گرفته بود.

این مرد جوان چینی وقتی که همه درها را به روی خود بسته یافت در حیاط خلوت منزل خود مقداری زغال سنگ فراهم نمود و توسط چند تکه چوب تخت غیر عادی بر پا نمود و زغال سنگ را اتش زد و خودش روی تخت ساخته شده دراز کشید

جیا در سخنانی گفت کارشناسان بر این عقیده اند گرممی 42 درجه سیلیسیوس قادر است سلولهای سرطانی بدن را از بین ببرد به همین خاطر من تصمیم گرفتم این روش را نیز ازمایش نمایم.جیا مقداری زغال سنگ جمع اوری می نماید و انها را با چوب و هیزم مشتعل می نماید هنگامی که چوبها می سوزد و تنها زغالهای داغ بر جا می ماند روی تخت دراز کشیده تا بدین روش سلولهای سرطانی خود را از بین ببرد.

جیا می افزاید من شنیده بودم که در اب گرم 42 درجه این کارایی دارد اما نگه داشتن دقیق درجه اب در چنین دمایی برایم مشکل بود به همین خاطر تصمیم به ازمایش کردن این روش گرفتم.

بروک جیا بینهوئی 5 سال قبل با نامزدش لیو یوان ازدواج نمود و حتی تلاش همسر برای منصرف نمودنش بی نتیجه بود.جیا پس از اینکه ازمایش سرخ نمودن خود را روی زغال سنگ به پایان می رساند به بیمارستان مراجعه نموده تا نتیجه انرا پزشکان برسی نمایند.

الف

mp3down بازدید : 46 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

خرید چاقو
ژل افزایش دهنده قد

کتانی ورزشی

کتانی ورزشی دخترانه آدیداس climacool

کتونی دخترانه

کتونی بسیار سبک و راحت با بدنه توری مقاوم جهت تهویه مناسب هوا و عدم تعریق کف پا

ظاهری شیک و آراسته با کیفیت و دوام فوق العاده

کتونی دخترانه آدیداس

بدنه آن از جنس توری بسیار مقاوم با امکان تبادل هوا و تهویه مناسب پا بوده و بهمین دلیل هیچ وقت شاهد بوی بد پا نخواهید بود

کتونی دخترانه adidas climacool در قسمت پاشنه و وسط کفی دارای فضای خالی مناسب جهت تبادل هوای درون کتانی با هوای بیرون بوده و بهمین دلیل هرگز داخل کتانی بیش از حد گرم نمیشود بعبارتی دیگر مابین زیره کفش و کفی آن قسمتی فضای خالی با طراحی ویژه در نظر گرفته شده که علاوه بر طراحی ظاهری زیبا بدلیل تبادل کافی هوا امکان تهویه بسیار عالی و عدم تعریق زیاد پا را سبب می شود

کتونی دخترانه

کتانی ورزشی دخترانه آدیداس climacool جهت پیاده روی و دویدن بسیار مناسب میباشد و بدلیل طراحی خاص ان پای شما دیر تر خسته خواهد شد

سایزهای موجود این کفش ورزشی زنانه و دخترانه 37 تا 40 میباشد

کتانی ورزشی دخترانه آدیداس climacool اصل و تولید کشور ویتنام میباشد

تعیین سایز کفش

کتانی دخترانه

تعداد صفحات : 24

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 238
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 258
  • بازدید سال : 6,045
  • بازدید کلی : 29,905